همشهری آنلاین - مریم سرخوش: قوانین حمایتی از پرستاران کم نیست و همین چند وقت پیش هم بود که دستورالعمل تعرفه پرستاری اصلاح شد و حتی مقام معظم رهبری هم در دو مرحله نسبت به رفع مشکلات این صنف از نظام سلامت تاکید کرد. اما برآیند آنچه امروز دیده میشود، نارضایتی پرستاران از قوانینی است که یا اجرا نمیشود یا نحوه اجرای آن مناسب نیست. وضعیتی که فشار کاری پرستاران را افزایش داده و گاهی به ترک شغل، تغییر شغل، خانهنشینی، مهاجرت و... هم منجر میشود. خستگی ناشی از افزایش کار و کمبود نیرو هم باعث شده که ارائه خدمات به بیماران تحت تاثیر قرار بگیرد. استاندارد حداقلی سازمان جهانی بهداشت برای دسترسی بیماران به پرستاران، ۳ پرستار برای هر هزار بیمار است اما این رقم در نظام سلامت کشور اکنون به ۱٫۵ رسیده و به همین میزان مردم خدمات کمتری در مراکز درمانی دریافت میکنند و جانشان به خطر میافتد.
حالا در روزی که به نام پرستاران ثبت شده (۲۸ آبان) شاید مهمترین سوالی که باید مطرح شود، این است که چه کسانی اجازه نمیدهند، پرستاران از آنچه که قانون برایشان تعیین کرده به خوبی بهرهمند شوند و خدمات بهتری به بیماران ارائه کنند؟ محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار در گفتوگو با همشهری و در پاسخ به این سؤال به نکات جالبی اشاره میکند و میگوید: «سیستم پزشکسالار حاکم بر نظام سلامت کشور نه تنها پرستاران که حتی خود پزشکان را هم در وضعیت بدی قرار داده است. در حالی هم شاهد چنین مشکلاتی هستیم که حاکمیت به عنوان حامی پرستاران، تاکید زیادی بر رفع مشکلات آنها دارد و در این باره حمایتهای لازم را هم انجام میدهد، اما همچنان موانعی وجود دارد که مانع از تحقق خواسته پرستاران است.
مدل ۲۶ ساله را برای پرستاران مناسب نمیدانند
شریفینیا میگوید: پرستاری شغل سخت و پرخطری است و در دنیا هم به شکل ویژه به آن نگاه میکنند. در ایران هم حاکمیت پشت پرستاران است و این مساله با قانون تعرفهگذاری مصوب مجلس در سال ۸۶ به خوبی عیان است. آن زمان این قانون ۱۹۲ رای داشت و برای یک قانون مصوب مجلس بسیار بالا بود. این قانون پیام صریح و شفافی دارد و براساس آن خواسته پرستاران و قانونگذار این است که اختلاف در پرداخت گروههای پزشکی و پرستاری کم شود. اما اگر بخواهیم به صراحت بگوییم که اشکال کار در محقق نشدن این قانون چیست، باید بگوییم؛ سیستم پزشکسالار حاکم بر نظام سلامت کشور.
همین حالا شاهد ترک کار و مهاجرت پرستاران با ۲۰ سال سابقه کاری هستیم. چرا باید یک پرستار در اوج تجربه کافی و بازدهی خوبی از سیستم درمانی جدا شود
او با بیان این که خواسته پرستاران بسیار ساده است، ادامه میدهد: آنها میخواهند که ۷۰۰ خدمت پرستاری را هم چون سایر خدمات گروههای پزشکی (۹ هزار خدمت در کتاب ارزشهای نسبی و مبنای پرداخت برای بیمهها) در نظر گرفته و با مدل Before service محاسبه شود. این مدل در تمام دنیا در حال اجراست و از سال ۷۶ تاکنون در وزارت بهداشت اجرا میشود. اما اکنون که باید برای پرستاران انجام شود، عنوان میکنند که این مدل خوب نیست. سؤال ما این است که اگر خوب نیست، چرا حذف نشد.
قانونی که به خوبی اجرا نشد
پیش از این در نظام پرداخت ۷۰ درصد سهم پزشکان هیئت علمی، ۱۰ درصد سهم بیمارستان و ۲۰ درصد هم سهم گروههای غیرپزشکی (۹۳ درصد جمعیت) بود که پرستاران هم جزو آنها بودند. این اختلاف ایجاد میکرد در حالی که قانون تعرفهگذاری پرستاری هم اجرا نمیشد.
این نکته دیگری است که شریفی مقدم به آن اشاره میکند و میگوید: در سال ۸۸ قانون ارتقا بهرهوری ایجاد شد و دولت مصوب کرد پرستاران باید کمتر از بقیه در محیط کار باشند. در این قانون، بر بستههای خدمتی پرستاران (اینجا بخوانید) هم تصریح شد. همچنین در برنامه ششم توسعه و تبصرهای در ماده ۷۴ دولت مکلف بود در طول برنامه ششم قانون تعرفهگذاری را اجرا کند. به همین دلیل باید گفت که سران سه قوه پشت بحث قانون تعرفهگذاری بودند و روسای دولت از زمان آقای احمدینژاد تاکنون هم دستوراتی را در این باره صادر کردند.
او ادامه میدهد: حتی در سال ۱۴۰۰ هم مقام معظم رهبری توصیه کردند که قانون تعرفهگذاری پرستاری اجرا شود، (اینجا بخوانید) اما محقق نشد. در ۱۴۰۱ هم ایشان دوباره تاکید داشتند و در نهایت متولیان این حوزه قانون را به گونهای اجرا کردند که نه میتوان به آن قانون گفت و نه مدل و روش. یعنی یک رقم بسیار ناچیز در سراسر کشور به پرستاران دادند که مورد اعتراض جامعه پرستاری قرار گرفت.
زمانی که در بحث کارانه، سهم پرستاران با سختی کار یک میلیون است و پزشکان ۱۵۰ میلیون، قطعا ظلمی در حال رخ دادن و خلاف قانون است
شریفیمقدم با بیان این که آنها بودجهای که در اختیار داشتند را بر تعداد تختهای بیمارستان، جمعیت پرستاری و ۱۲ ماه تقسیم کردند، تاکید میکند: سال گذشته که قرار بود این قانون اجرا شود، با دلایل مختلف اعلام کردیم که پشتوانه حقوقی و کارشناسی ندارد و با اعتراض پرستاران مواجه میشویم. رقمی هم که قرار است پرداخت شود، قابل توجه نیست و فرقی در شرایط پرستاران ایجاد نمیکند. همان زمان پیشنهاد کردیم که خدمات پرستاری مثل بقیه گروهها در نظر گرفته شود. به عنوان مثال پرستار و پزشکی که بیماران مبتلا به سل کار میکنند هر دو در معرض خطرات جدی قرار دارند، در این باره ضرورت دارد که وزارت بهداشت و بقیه دستگاههای نظارتی خدمات پرستاری را مانند پزشکی در نظر بگیرند.
متفاوت از تمام دنیا عمل میکنیم
دبیرکل خانه پرستار درباره اعتراض پرستاران هم این توضیح را میدهد: بیمار از زمان ورود تا خروج تمام تیم بیمارستانی را درگیر میکند. مثلا در یک جراحی، اگر گروه ششنفره عمل جراحی را برعهده داشته باشند، به جز پزشک جراح و بیهوشی، سایر افراد گروه کادر پرستاری هستند و یک کار تیمی و ترکیبی را انجام میدهند. اما محاسبه کارانه در پایان ماه برای هر پرستار به ازای تمام عملهایی که انجام شده، یک میلیون تومان میشود و برای پزشک ۱۴۰ میلیون تومان. در هیچ کجای کره زمین چنین تفاوتی در پرداخت وجود ندارد.
او ادامه میدهد: در کشورهای توسعه یافته بحث تعارض منافع در این باره سالهاست که برطرف شده است. ۹۵ درصد از روسای بیمارستانها، غیرپزشک هستند و منافعی در سیستم ندارند. ۵ درصد پزشک هم در زمان مسئولیت طبابت نمیکنند. اما در کشور ما اینگونه نیست و تصمیمگیرندگان این حوزه که اعضای هیئت علمی هم هستند، از سطح بیمارستان تا روسای دانشگاهها و معاونان آنها و حتی وزارتخانه در تمام لایحههای حاکمیت نفوذ کردهاند. در مجلس هم غالب اعضای کمیسیون بهداشت و درمان پزشک هستند. معلوم است که این افراد سقف تعرفه پزشکان را برمیدارند که خودشان هم این مبالغ را دریافت کنند. به نظر میرسد که یک سیستم مافیایی بالاتر از سران قوا درباره اجرا شدن قوانین پرستاری تصمیمگیری میکنند و برای اصلاح این شرایط یک عزم ملی نیاز داریم.
این کارانه، ظلم به پرستاران است
شریفیمقدم میگوید: پرستار ما حقوق ۱۵ میلیون تومانی میگیرد و پزشک سه برابر این مبلغ. البته پرستاران در این باره اعتراضی ندارند و یک عرف است. اما زمانی که در بحث کارانه، سهم آنها با سختی کار یک میلیون است و پزشک ۱۵۰ میلیون، قطعا ظلمی در حال رخ دادن و خلاف قانون است. چنین شرایطی باعث میشود که ترک شغل، تغییر شغل، خانهنشینی، مهاجرت و... درباره پرستاران رخ دهد که در نهایت منجر به جدا شدن آنها از بدنه نظام سلامت و کمبود نیرو است و فشار کاری زیادی به پرستاران وارد میکند. به نظر میرسد کسانی که اجازه نمیدهند این قوانین به خوبی اجرا شود، اولویتشان مردم نیستند. چون کمبود کادر پرستاری باعث میشود که مردم نصف حداقل مراقبتها را دریافت نکنند.
نرم جهانی پرستار به ازای هر هزار بیمار در بیشترین میزان ۱۰، متوسط ۵ و حداقل ۳ پرستار است اما این عدد اکنون در کشور ما ۱٫۵ است و خدماترسانی به بیماران را کاهش داده است
وی ادامه میدهد: کمبود پرستار، سیستم بهداشت و درمان را دچار بحران کرده، اما زمانی که هشدار میدهیم، برخی خوششان نمیآید. چطور میتوان این واقعیت را کتمان کرد. زمانی که به یک بخش ۲۰ تخته دو پرستار اضافه شود، ۱۰ درصد مرگ و میر در آن بخش کاهش پیدا میکند و این برعکس هم وجود دارد. سازمان بهداشت جهانی ۳ پرستار را به ازای هر هزار بیمار در نظر گرفته و هر میزان این عدد کمتر شود، به همان نسبت افراد جان خودشان را از دست میدهند. این عدد اکنون در کشور ما ۱٫۵ است. اگر جان مردم اهمیت دارد باید عزم ملیتر خواسته جامعه پرستاری هم محقق شود تا بیماران هم خدمات مناسب را دریافت کنند.
خدمات ویآیپی میگیرند و درد مردم را نمیدانند
به گفته این فعال حوزه پرستاری، نرم جهانی پرستار به ازای هر هزار بیمار در بیشترین میزان ۱۰، متوسط ۵ و حداقل ۳ پرستار است اما این عدد اکنون در کشور ما ۱٫۵ است. کسانی هم که نمیگذارند قوانین حوزه پرستاری به خوبی اجرا شود، قطعا درد مردم را درک نمیکنند، چون خودشان در اتاقهای ویآیپی خدمات درمانی دریافت میکنند.
شریفینیا البته با تاکید بر این که این مساله شامل همه پزشکان نیست و همین سیستم پزشکسالار به پزشکان هم زور میگویند، عنوان میکند: این وضعیت برای پزشکان گروه داخلی، عفونی، کودکان، ریه و... هم دیده میشود. این در حالی است که کار یک پزشک اطفال از کار یک جراح ارتوپد و اعصاب به مراتب سختتر است اما پزشکان غیرجراح، کارانه ۲۰ میلیونی میگیرند و جراحان کارانه ۱۷۰ میلیون تومان.
وی با بیان این که یک جامعه بسیار کوچک و ۱۰ درصدی همه چیز را در این حوزه برای خود میخواهند، اظهار میکند: همین حالا بیشترین زحمات در بیمارستانها بر عهده رزیدنتهاست و به جز دو گروه طب اورژانس بیشترین خدمات از سوی دستیاران پزشکان ارائه میشود. اما همانها هم حقوق بسیار ناچیز دریافت میکنند و به نوعی به موتور درآمد پزشکان و بیمارستانها تبدیل شدهاند.
مشکل کمبود تعداد پرستاران نیست
البته به گفته شریفینیا در حوزه پرستاری مشکل کمبود تعداد پرستاران نیست که ظرفیت آنها افزایش پیدا کند چون همین حالا هم ۶۰ تا ۷۰ هزار پرستار بیکار در کشور وجود دارد. مشکل اینجاست که این شغل جذابیتهای لازم را ندارد و بسیاری از این پرستاران خانهنشین شدهاند. آنها از حقوق ۱۰، ۱۵ میلیون تومانی این شغل سخت و پراستهلاک گذر کردهاند.
او ادامه میدهد: همین حالا شاهد ترک کار و مهاجرت پرستاران با ۲۰ سال سابقه کاری هستیم. چرا باید یک پرستار در اوج تجربه کافی و بازدهی خوبی از سیستم درمانی ما جدا شود. در این باره مشکلی که وجود دارد، جذابیتهای کم است که منجر به ماندگاری پرستاران شود. برای ماندگاری پزشکان، سقف کارانه در مناطق محروم را برمیدارند و درباره پرستاران هم میتواند این مساله در نظر گرفته شود. اما حقوقهای کم و نداشتن امنیت شغلی آنها را از فعالیت در این بخش منصرف میکند.
دبیرکل خانه پرستار به طبقهای شدن گروههای درمانی در نظام سلامت هم اشاره میکند و میگوید: در نظام سلامت، قبل از سال ۷۶ گروههای پزشکی و پرستاری یک تیم و در کنار یکدیگر بودند و همین حالا در تمام دنیا هم وضعیت همین است، اما اکنون شکل طبقاتی ایجاد شده و بقیه باید کار کنند تا یک نفر درآمد بالا داشته باشد. اکنون با طبقهای تحت عنوان پزشکان هیئت علمی مواجه هستیم که خودشان را فراتر از سایر سطوح این حوزه میدانند. این تصور زمانی ایجاد میشود که یک پزشک کارانه ۱۰۰ میلیونی میگیرد و سایر اعضای تیمش کارانه یک میلیونی، او فکر میکند که حتما ویژگیهای متفاوتی دارد که منجر به چنین پرداختی شده است در حالی که هر کسی نقش خودش را ایفا میکند.
بیشتر بخوانید:
نظر شما